- ناتوان بین(دَرْ نَ وَ)
حاسد زیرا که کسی را توانا دیدن نمیتواند. (غیاث). رشکین. حسود. بدخواه. (ناظم الاطباء) :
چشم او دید دست من بوسید
آن که میگفت ناتوان بین است.
میرزا عبدالغنی قبول (از آنندراج)
چشم او دید دست من بوسید
آن که میگفت ناتوان بین است.
میرزا عبدالغنی قبول (از آنندراج)
